فرآیند مدل سازی هزینه فرآیندی چالش برانگیز است زیرا انواع مختلفی از هزینه ها وجود دارد و هر کدام به شیوه های متفاوتی عمل می کنند.
در این مقاله ابتدا مروری کوتاه بر فرآیند مدل سازی هزینه خواهیم داشت. پس از انجام این کار، ما همچنین نگاهی به تصمیمات مهم مختلفی خواهیم داشت که در طول توسعه مدل هزینه اتخاذ می شوند.
مراحل مهم فرآیند مدل سازی هزینه به شرح زیر است:
تقسیم بندی هزینه ها: فرآیند مدل سازی هزینه معمولاً با فهرست کردن هزینه ها آغاز می شود. هنگامی که هزینه ها فهرست شد، آنها دسته بندی می شوند. در حسابداری مالی، هزینه ها بر اساس قالب ارائه شده توسط نهادهای نظارتی طبقه بندی می شوند. با این حال، از سوی دیگر، در طول تمرین مدل سازی هزینه، هزینه ها در صورت داشتن محرک های مشابه با هم گروه بندی می شوند.
برای مثال، هزینه های برق به طور مستقیم با مقدار متراژ مربع کنترل شده توسط شرکت مرتبط است. در صورت مساوی بودن سایر موارد، قبض برق تنها در صورتی افزایش یا کاهش می یابد که منطقه تحت کنترل شرکت تغییر کند.
هزینه های نظافت و مدیریت تاسیسات نیز به شدت به متراژ مربع بستگی دارد.
از این رو، این دو را می توان در یک گروه مشابه قرار داد. با این حال، هزینه های تبلیغات کاملا متفاوت است. آنها هیچ ارتباطی با متراژ مربع ندارند. درعوض، هزینه های تبلیغات به فروش هایی که شرکت قصد دارد ایجاد کند بستگی دارد. از این رو هزینه های تبلیغاتی باید در گروه جداگانه ای قرار گیرد.
شناسایی محرک های هزینه: پس از تقسیم هزینه ها به گروه های مختلف، گام بعدی فهرست کردن محرک های آن ها است. این درایور ها معمولا ورودی های میانی هستند. از این رو، آنها نیز باید به طور خودکار بر اساس ورودی های ذکر شده در مدل محاسبه شوند.
به عنوان مثال، اگر شرکت بخواهد فروش خود را افزایش دهد، باید تولید خود را نیز افزایش دهد. تولید تنها با ایجاد امکانات جدید افزایش می یابد که منجر به افزایش متراژ خواهد شد. بنابراین، مدل باید بتواند هدف شرکت یعنی هدف فروش بالاتر را به یک ورودی میانی مانند افزایش متراژ مربع تبدیل کند. محدوده این متغیر ها باید تعریف شود تا اطمینان حاصل شود که مدل داده ها را به اشتباه برون یابی نمی کند و نتایج اشتباهی را ارائه نمی دهد.
تمرکز بر هزینه کل مالکیت: زمانی که روابط بین هزینه ها و محرک های آن مشخص شد، می توان آنها را وارد مدل کرد. با این حال، مهم است که اطمینان حاصل شود که هزینه کل هر تصمیم برای تصمیم گیری تفکیک شده است.
به عنوان مثال، اگر یک شرکت قصد دارد امکانات تولیدی خود را به منظور تولید محصولات بیشتر گسترش دهد، باید هزینه کل این تصمیم را در نظر گرفت. تجزیه و تحلیل باید اجاره، استهلاک و بسیاری از هزینه های دیگر را به تصویر بکشد تا به تصمیم گیرنده احساسی از تأثیر کلی تصمیم خود بدهد. در بیشتر موارد، تاثیر کلی تنها در یک مکان قابل مشاهده خواهد بود.
اکثر تصمیمات عملیاتی مربوط به هزینه ها خیلی پیچیده نیستند. موارد کمی که پیچیده هستند باید در هنگام توسعه مدل هزینه در نظر گرفته شوند.
تخصیص هزینه ها به هر تامین کننده: یک مدل مالی خوب باید در نظر داشته باشد که هزینه ها برای همه تامین کنندگان یکسان باقی نمی ماند. برخی از تامین کنندگان همیشه شرایط و خدمات بهتری را در مقایسه با دیگران ارائه می دهند.
به عنوان مثال، برخی از تامین کنندگان تحویل به موقع و مدت اعتبار طولانی تری را ارائه می دهند. محصولات عرضه شده توسط بسیاری از تامین کنندگان کمتر معیوب هستند. از این رو در هزینه تعویض محصولات یا تعمیر آنها تحت گارانتی صرفه جویی می شود.
تخصیص هزینه ها دقیقاً برای هر تامین کننده امکان پذیر نخواهد بود زیرا شرکت های بزرگ همزمان با هزاران فروشنده سروکار دارند. با این حال، به منظور ساده سازی فرآیند، شرکت ها می توانند تامین کنندگان خود را در گروه های مختلف گروه بندی کنند. سپس هزینه ها را می توان به طور متفاوتی بر این اساس تقسیم کرد. این اطلاعات زمانی که شرکت ها در حال تصمیم گیری در مورد هزینه هستند بسیار مفید است. آنها می توانند ارزش پولی ناکارآمدی تامین کنندگان را پیش بینی کنند و بر اساس آن تصمیم گیری کنند.
ایجاد یک سیستم هزینه یابی استاندارد: هدف نهایی مدل سازی هزینه، ایجاد یک سیستم هزینه یابی استاندارد است. اینجاست که تمام هزینه های شرکت جمع آوری شده و به صورت واحد بیان می شود. این به شرکت ها کمک می کند تا هزینه های مورد انتظار را پیگیری کنند.
سپس می توان از مدل مالی برای پیگیری هزینه های واقعی در مقایسه با هزینه های استاندارد استفاده کرد. سپس می توان اختلافات را به اطلاع مدیریت رساند. تجزیه و تحلیل این واریانس ها به شرکت ها اجازه می دهد تا برآورد هزینه استاندارد خود را تنظیم کنند. این روند تا زمانی ادامه می یابد که مقدار واریانس ناچیز باشد و مدل کامل شود.
نتیجه این است که مدل سازی هزینه با متغیرهای مختلفی مرتبط است. برخی از هزینه ها به فروش مرتبط هستند، برخی به یکدیگر مرتبط هستند در حالی که برخی دیگر به متغیرهای کاملاً متفاوتی مرتبط هستند. همه این عوارض باید در هنگام ایجاد یک مدل هزینه در نظر گرفته شوند.
تصمیمات مهم تحت تاثیر مدل سازی هزینه
ما مراحل مختلفی را که باید به منظور مدل سازی هزینه ها انجام شود، درک کردیم. با این حال، ما همچنین باید درک کنیم که مدل سازی هزینه یک فرآیند تکراری است. این بدان معنی است که یک شرکت یک مدل هزینه ایجاد می کند، اعداد را اجرا می کند، آن اعداد را با رقبای خود مقایسه می کند و سپس تغییراتی را ایجاد می کند تا مطمئن شود که آنها همتراز یا بهتر از رقبای خود هستند.
این به این دلیل است که، تا حد زیادی، هزینه ها تنها مؤلفه ای هستند که یک کسب و کار کنترل کاملی بر آن دارد. درآمدها توسط بازار هدایت می شود و از این رو، کسب و کار نمی تواند آنها را کاملاً کنترل کند. معمولاً شرکت ها از مدل سازی مالی برای تصمیم گیری های مهم استفاده می کنند. در زیر به برخی از این تصمیمات مهم اشاره شده است:
تصمیمات تحقیق و توسعه: مدل سازی هزینه برای اتخاذ تصمیمات مهم در مورد فرآیند تحقیق و توسعه استفاده می شود. شرکت های قبلی بخش تحقیقات خود را به عنوان یک عملکرد مستقل اداره می کردند. اغلب، این بدان معناست که ایده های تولید شده توسط بخش تحقیقات برای شرکت چندان کاربردی نبود. آن ها اغلب برای محصولات یا فناوری هایی که تولید آن ها بسیار گران بود، حق ثبت اختراع ایجاد می کردند. امروزه مدل های هزینه به عنوان ورودی برای تصمیم گیری های تحقیق و توسعه عمل می کنند. بخش های تحقیق و توسعه معمولاً هزینه ها را از دیدگاه فرآیندی مدل سازی می کنند. سپس از این مدل ها برای شناسایی نقاط ضعف استفاده می کنند تا خروجی تحقیق برای شرکت کاربرد فوری داشته باشد.
تصمیمات مدیریت موجودی: مدل هزینه همچنین بر تصمیمات مهمی مانند اینکه آیا شرکت می خواهد موجودی را نگه دارد یا اینکه می خواهد تامین کنندگانی را که تحویل به موقع را ارائه می دهند، منصوب کند، تأثیر می گذارد. تامین کنندگانی که تحویل به موقع را ارائه می کنند معمولاً گران هستند. با این حال، نگهداری موجودی نیز هزینه دارد. شرکت باید اجاره انبار ها را بپردازد. هزینه ای در ارتباط با نگهداری آن کالاها وجود دارد. اغلب اوقات شکستگی و همچنین سرقت وجود دارد. ایجاد یک مدل مالی که بتواند همه ی این هزینه ها را با هم مقایسه کند، کاربردهای گسترده ای در تصمیم گیری دارد. در برخی مکان ها که اجاره ها و همچنین نرخ های بهره پایین هستند، نگه داشتن موجودی ممکن است ایده خوبی باشد. از سوی دیگر، اگر این نرخ ها بالا باشد، پرداخت حق بیمه به تامین کننده ممکن است ایده بهتری باشد. در هر دو مورد، مدل های هزینه به شرکت کمک می کند تا هزینه ها را به طور دقیق مقایسه کند و تصمیم درستی بگیرد.
تصمیم اجاره در مقابل خرید: شرکت ها در سراسر جهان می خواهند فعالیت های خود را گسترش دهند. هر زمان که بخواهند این کار را انجام دهند، همیشه با تصمیم اجاره در مقابل خرید مواجه می شوند. هر دو اجاره و خرید ممکن است بسته به عوامل مختلفی مانند اجاره و هزینه سرمایه ای که شرکت باید بپردازد، از نظر مالی گزینه محتاطانه ای باشد. مدل های هزینه به شرکت اجازه می دهد تصمیم بگیرد که آیا می خواهد اجاره کند یا بخرد. سپس این تصمیم بر مدل مالی بزرگتر تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر شرکت تصمیم به اجاره بگیرد، آنها اهرم عملیاتی خود را افزایش می دهند زیرا اکنون هزینه ثابت اضافی خواهند داشت. از سوی دیگر، اگر شرکتی تصمیم به خرید داشته باشد، در صورتی که سرمایه را برای این کار وام گرفته باشد، ممکن است مجبور به پرداخت سود شود. مبالغ موجود در مدل مالی، تحت تأثیر تصمیم اجاره در مقابل خرید قرار می گیرند.
تصمیم داخلی در مقابل برون سپاری: مدل های هزینه به شرکت ها در تصمیم گیری برون سپاری نیز کمک می کند. به عنوان مثال، نایک بیشتر تولید خود را به شرکت هایی در کشورهای فقیر مانند بنگلادش واگذار کرده است. نایک می توانست به جای برون سپاری به سایر تامین کنندگان، یک مرکز در بنگلادش راه اندازی کند. با این حال، مشکل این است که نایک باید قوانین زیادی را رعایت کند. این امر می توانست هزینه زیادی داشته باشد. این نوعی تصمیم گیری است که توسط یک مدل هزینه دقیق فعال می شود. مدل های هزینه شرکت ها را قادر می سازد تا در صورت اتخاذ هر دو تصمیم، موقعیت خود را شبیه سازی کنند. تصمیم گیرندگان می توانند در هر دو مورد به امور مالی احتمالی نگاه کنند و گزینه احتمالی را انتخاب کنند.
تصمیم نزدیک به ساحل در مقابل فراساحل: در نهایت، تصمیمات مهم مانند جایی که تولید باید انجام شود نیز با کمک مدل های هزینه گرفته می شود. زنجیره تامین مدرن دارای پیچیدگی های زیادی است. عوامل زیادی مانند هزینه سوخت و هزینه نیروی کار وجود دارد که بر تصمیم گیری برون مرزی تأثیر می گذارد. با این حال، امروزه به دلیل جنگ تجاری، عوارض واردات نیز به یک عامل مهم تبدیل شده است. مدل های هزینه به شناسایی همه این عوامل و همچنین کمیت تأثیری که بر هزینه کلی دارند کمک می کند. سپس شبیه سازی ها بر اساس متغیرهایی که احتمالاً تغییر می کنند اجرا می شوند. نتیجه نهایی این است که تصمیم گیری برون مرزی در مقابل درون مرزی نیازمند محاسبات پیچیده زیادی است. این محاسبات به راحتی با کمک مدل های هزینه انجام می شود.
- نزدیک به ساحل به برون سپاری به کشورهای واقع در مجاورت با مناطق زمانی مشابه اشاره دارد.
- فراساحل به برون سپاری به کشورهای دور با اختلاف منطقه زمانی قابل توجه اشاره دارد.